موزه ملی علوم و فناوری ایران با همکاری ایکوم ایران کارگاه مشارکتی «هوش مصنوعی و تولید محتوا در موزهها» را در روزهای 30 و 31 اردیبهشت 1404 به مدت 2 روز و به صورت تئوری و عملی در محل ساختمان جدید موزه ملی علوم و فناوری در منطقه گردشگری-فرهنگی عباسآباد برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه ملی علوم و فناوری ایران، در این کارگاه دو روزه که در دو بخش تئوری (سخنرانی) و عملی برگزار شد، میر سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران، بهرنگ عقیلینسب، همبنیانگذار شرکت پستکس؛ زهرا فرمانی، نویسنده و عضو شورای کتاب کودک؛ بختیار محمودپور، عضو هیئت علمی موزه ملی علوم و فناوری ایران و مسعود کاویانی، دانشمند ارشد داده در فیلیمو/آپارات به عنوان سخنرانان این کارگاه در بخش تئوری بودند که در ادامه خلاصه سخنرانی ایشان میآید.
بختیار محمودپور، عضو هیئت علمی موزه ملی علوم و فناوری ایران

نقش حافظه و فراموشی در طراحی تجربههای یادگیری
یافتههای جدید روانشناسی در مورد حافظه نشان میدهد که بسیاری از اطلاعات تازه، اگر بهدرستی رمزگذاری و تثبیت نشوند، بهسرعت فراموش میشوند. این واقعیت در طراحی تجربههای آموزشی، بهویژه در فضاهای غیررسمی مانند موزهها، اهمیت زیادی دارد. حافظه انسان محدود است و اطلاعاتی بیشتر در ذهن میمانند که با دانستههای قبلی پیوند داشته باشند، بار احساسی داشته باشند، یا در معرض تکرار و بازیابی قرار گیرند.
در موزهها معمولاً حجم زیادی از دادهها به شکل نوشتار، تصویر یا نمایشگر ارائه میشود؛ اما بدون ایجاد معنا، ارتباط و درگیری ذهنی و خلق خاطره، این اطلاعات ماندگار نمیمانند. خلق خاطره در آموزش مفاهیمی مانند تغییرات اقلیمی، که هم علمی، هم احساسی و چالشبرانگیز هستند، اهمیت بیشتری دارد.
طراحی تجربههایی که یادآوری فعال، رمزگذاری چندحسی و تکرار را در نظر میگیرند، میتواند به تقویت یادگیری کمک کند. ایستگاههایی که مخاطب را به یادآوری، تعامل یا ارتباط با زندگی روزمره وامیدارند، اثربخشی بیشتری دارند. بهجای انتقال انبوهی از داده، بهتر است بر خلق خاطرهها و تجربههایی تمرکز کنیم که یادگیری را به تجربهای معنادار، ماندگار و قابل بازیابی تبدیل کنند.
زهرا فرمانی، نویسنده و عضو شورای کتاب کودک

خلاقیت از مسیر خاطره و تجربه زیسته
وقتی از من خواستند درباره خلاقیت و هوش مصنوعی صحبت کنم، اول کمی تردید داشتم چون نسل ما نسبت به دنیای مجازی و هوش مصنوعی مقاومت دارد، اما خودم به تازگی این دوست جدید را پیدا کردهام و حتی مشورتهایی هم با او داشتهام که بعداً با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
در مورد خلاقیت، معتقدم موزهها، به ویژه موزههای علوم و هنر، نقش بسیار مهمی دارند. من از تجربهام در «موزه مجازی هنر کودک» میگویم؛ جایی که کودکان از تولد تا ۱۸ سالگی میتوانند آثارشان را ثبت و نمایش دهند، بدون قضاوت، بدون رقابت، و با فرصتی برای کشف و یادگیری.
یکی از نکات کلیدی این است که خلاقیت کودکان کاملاً بازیمحور، خودجوش و بدون محدودیت است، در حالی که خلاقیت بزرگسالان هدفمند، نظاممند و معمولا نتیجهگراست. هر دو گروه به فضای آزاد و بدون قضاوت نیاز دارند تا بتوانند تخیل و دانش را تلفیق کنند و خلق کنند.
محیط غنی و انعطافپذیر، ابزارهای متنوع و فضای امن بدون قضاوت، ضروری است تا کودکان و بزرگسالان بتوانند خلاقیتشان را شکوفا کنند. این نکات برای والدین، مربیان و موزهداران بسیار کاربردی است.
در ادامه، از تجربه موزههای علمی بینالمللی مثالهایی زدم که چگونه فضاهای تعاملی و تجربی میتوانند خلاقیت را در کودکان و بزرگسالان زنده کنند. همچنین به نقش هوش مصنوعی در خلاقیت اشاره کردم که میتواند همراه و یاریرسان باشد نه مانع.
امیدوارم این بحثها برای شما الهامبخش باشد و دعوت میکنم به سایت موزه مجازی هنر کودک سر بزنید و از امکانات آن بهرهمند شوید.
میر سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران

نقش موزهها در آموزش و فرهنگسازی نسل آینده
ما زندگی میکنیم تا بتوانیم آیندهای بهتر برای فرزندانمان بسازیم، دنیایی که آنها در آن رشد کنند و فرصتهای بیشتری داشته باشند. موزهها بهعنوان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و آموزشی، نقش بسیار کلیدی در این مسیر دارند. اما این نقش به معنای محدود شدن موزهها به یک نوع مخاطب خاص نیست؛ یعنی موزه پزشکی فقط برای پزشکان و موزه علمی فقط برای دانشآموختگان علوم نیست.
هر موزهای باید توانایی ارائه مطالب و تجربیات خود را به همه گروههای سنی، از خردسالان تا بزرگسالان، داشته باشد. این به معنی طراحی برنامهها و روایتهایی است که با سطح دانش و نیازهای هر گروه تطابق داشته باشد و باعث شود هر فردی بتواند از موزه تجربهای خاص و مفید کسب کند.
تنوع روشها و برنامههای موزهای
موزهها نباید فقط یک روش معرفی داشته باشند؛ هر موزه باید انعطافپذیر باشد و برنامههای متفاوت و متناسب با مخاطبان مختلف ارائه دهد. مثلاً برای کودکان خردسال، روشها باید بازیمحور و جذاب باشد، برای نوجوانان میتواند تعاملیتر و بر اساس پرسش و پاسخ باشد، و برای بزرگسالان عمیقتر و تحلیلیتر.
مثالی که میتوان زد، پروژهای است که در موزه ملی ایران انجام شده بود. در این پروژه، برای سه مقطع تحصیلی مختلف (ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان)، جزوههایی مخصوص طراحی شد که دانشآموزان با آنها پیش از بازدید از موزه آشنا میشدند. در طول بازدید، فعالیتهایی تعاملی مثل بازیهای آموزشی و پرسش و پاسخ برای آنها طراحی شده بود که یادگیری را تسهیل و جذابتر میکرد.
موزه و آموزش رسمی
یکی از مشکلات اساسی این است که آموزش و پرورش، به عنوان بزرگترین نهاد آموزشی کشور، هنوز موزهها را به عنوان بخشی از آموزش رسمی نمیشناسد. موزهها بیشتر به عنوان مکانهایی برای گذران اوقات فراغت دیده میشوند تا فضاهایی برای آموزش مؤثر. این دیدگاه باید تغییر کند.
موزهها باید با سازمانهایی مثل سازمان امور دانشآموزی هماهنگ شوند تا برنامههای موزهای به صورت رسمی در برنامههای درسی و آموزشی وارد شود و تبدیل به بخشی از آموزش رسمی و جدی شود.
نقش دانش بومی و فناوری در آموزش موزهای
آموزش موزهای باید بر اساس دانش بومی و دانش روز و فناوریهای نوین طراحی شود. مثلاً در جزیره قشم، با استفاده از دانش بومی و فناوریهای جدید، آموزشهایی انجام شده که کودکان و بزرگسالان را در حفاظت از محیط زیست و مقابله با تغییرات اقلیمی مشارکت داده است.
همچنین استفاده از فناوریهای نوین مثل هوش مصنوعی در موزهها میتواند کمک کند تا آموزشها به شکل تعاملیتر، جذابتر و مؤثرتری انجام شود. ولی نباید فراموش کنیم که هوش مصنوعی و فناوریها ابزارهایی هستند که باید در خدمت خلاقیت و تفکر انسانی قرار بگیرند، نه جایگزین آن.
موزهها و آینده
موزهها نباید فقط به گذشته بپردازند، بلکه باید به آینده نیز توجه کنند. موزهها باید با حفظ و آموزش دانش تاریخی و فرهنگی، ابزارها و دانش لازم برای مواجهه با چالشهای آینده، مثل تغییرات اقلیمی، فناوریهای نوین و مسائل اجتماعی، را به جامعه منتقل کنند.
در نهایت، موزهها باید تبدیل به مراکزی شوند که در آن آموزش، فرهنگسازی، خلاقیت و مشارکت اجتماعی همزمان اتفاق میافتد و از این طریق جامعهای پویا و مقاوم برای آینده میسازند.
مسعود کاویانی، دانشمند ارشد داده در فیلیمو/آپارات

کاربرد هوش مصنوعی و مدلهای زبانی حجیم (LLM) در تحلیل دادههای چندرسانهای
هوش مصنوعی و بهویژه مدلهای زبانی حجیم (Large Language Models) امروزه در تحلیل و فهم دادههای متنی، تصویری و ویدیویی نقش بسیار مهمی دارند. این مدلها با تبدیل دادهها به کدهای چند مؤلفهای (امبدینگ) و بهرهگیری از مکانیزمهای پیشرفتهای مثل اتنشن، قادرند کانسپتها و روابط پیچیده را در قالبهای مختلف درک و تحلیل کنند.
یکی از کاربردهای عملی این فناوری، تشخیص خودکار آثار هنری تقلبی است که با آموزش مدلها روی تصاویر آثار واقعی و تقلبی، میتوانند تفاوتها را با دقت بالا شناسایی کنند. همچنین در حوزه ویدیو، الگوریتمهای مولتیمودال به طور خودکار محتوای خشونتآمیز را شناسایی کرده و به کاهش نیاز به نیروی انسانی کمک میکنند.
مثال دیگر، استفاده از این مدلها در پلتفرمهای ویدیویی مانند آپارات است که با درک بهتر محتوا، به کاربران پیشنهادهای مرتبطتر و هوشمندانهتر ارائه میشود. این فناوری در حال تحول سریع است و بهبود مستمر دقت و قابلیتهایش، آن را به ابزاری کلیدی در تحلیل دادههای چندرسانهای تبدیل کرده است.
بهرنگ عقیلینسب، همبنیانگذار شرکت پستکس

هوش مصنوعی و تحول در مدیریت کسبوکارها
هوش مصنوعی بهسرعت در حال تغییر روشهای مدیریت سازمانها و کسبوکارهاست. امروزه ترکیب هوش انسانی با توانمندیهای هوش مصنوعی به مدیران این امکان را میدهد که تصمیمهای دقیقتر، سریعتر و با انرژی بیشتر بگیرند. هوش مصنوعی میتواند حجم عظیمی از دادهها را تحلیل کند، روندهای بازار را پیشبینی نماید و فرآیندهای پیچیده سازمانی را بهینه کند.
این فناوری، بهعنوان یک همبنیانگذار دیجیتال، نقش مهمی در رشد و توسعه کسبوکارها ایفا میکند و به شرکتها کمک میکند با بهرهوری بالاتر و هزینه کمتر، وارد بازارهای جدید شوند. همچنین هوش مصنوعی با اتوماسیون وظایف تکراری، فرصت بیشتری برای تمرکز بر نوآوری و استراتژیهای کلان فراهم میکند.
با پیشرفت فناوریهای ابری و هوش مصنوعی، کسبوکارها توانستهاند عملکرد خود را به طور چشمگیری بهبود دهند و چابکی لازم برای رقابت در دنیای دیجیتال را به دست آورند.
تقدیر از سخنرانان کارگاه مشارکتی «هوش مصنوعی و تولید محتوا در موزهها»



موزه ملی علوم و فناوری ایران در پایان سخنرانیهای روز اول از سخنرانان این کارگاه به رسم یادبود با اهدای لوح سپاس و جوایزی تقدیر کرد.
برگزاری کارگاه عملی در گروهبندیهای مختلف



در بخش اول کارگاه ، گروهها بدون استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، ایدهپردازی خود را انجام دادند. در ادامه، و در روز دوم کارگاه، همین روند با بهرهگیری از ابزارهای هوش مصنوعی تکرار شد تا امکان مقایسه عملکرد و خروجیها فراهم شود.
در بخش نهایی کارگاه، منتورها با طرح پرسشهایی متنوع و بررسی چندجانبه، ایدهها را ارزیابی کردند. در نهایت، خروجی نهایی هر گروه در قالب یک دستورالعمل کاربردی برای استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوای موزهای تدوین شد و به موزه علوم و فناوری ارائه گردید.
روحالله محمدی، معاون پژوهش و فناوری موزه ملی علوم و فناوری ایران و دبیر علمی کارگاه

هدف نهایی این کارگاه تدوین سند کاربردی برای استفاده مؤثر و اخلاقمدار از هوش مصنوعی در تولید محتوای موزه ملی علوم و فناوری است
با توجه به رشد سریع فناوریهایی چون هوش مصنوعی، پرسش اصلی این است که چگونه میتوان از این ابزارها در محیطهایی مثل موزهها بهدرستی و اثربخش استفاده کرد. این کارگاه با هدف بررسی امکانها و چالشهای بهرهگیری از هوش مصنوعی در تولید محتوای موزهای طراحی شده و در دو بخش نظری و عملی برگزار شد.
در بخش نظری، تلاش شد تا شرکتکنندگان با پیشزمینههای مختلف، در حوزه موزه، آموزش یا فناوری، به درکی مشترک و عمیقتر از موضوع برسند.
برای دستیابی به درک دقیقتری از نقش هوش مصنوعی در تولید محتوای موزهای، طراحی بخش عملی کارگاه بهگونهای انجام شد که مشارکتکنندگان بتوانند در یک فرایند مقایسهمحور، اثربخشی این فناوری را تجربه کنند. در گام نخست، شرکتکنندگان بهصورت هدفمند و متنوع گروهبندی شدند؛ بهگونهای که در هر گروه ترکیبی از افراد متخصص و غیرمتخصص حضور داشته باشند.
در فاز اول فعالیت عملی، از گروهها خواسته شد بدون استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، ایدهپردازی کرده و محتوایی آموزشی برای مخاطب عمومی طراحی کنند. سپس در فاز دوم، همین فرایند با کمک هوش مصنوعی تکرار شد. در پایان، خروجیهای تولیدشده از هر دو مرحله از منظر خلاقیت، تنوع، زیبایی بصری، هزینه، زمانبری و میزان فهمپذیری برای مخاطب، توسط منتورها و تسهیلگران بررسی و ارزیابی شد.
هدف نهایی این کارگاه، تدوین یک دستورالعمل کاربردی برای استفاده مؤثر و اخلاقمدار از هوش مصنوعی در تولید محتوای موزهای بود؛ سندی که در پایان بهعنوان یکی از محصولات این رویداد، به موزه ملی علوم و فناوری ارائه خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید