موزه ملی علوم و فناوری ایران به مناسبت روز جهانی موزهها و با مشارکت کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم ایران) روز سهشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ نشست تخصصی «موزهها و علم و فناوری» را به دو صورت آنلاین و حضوری در سالن اجتماعات این موزه واقع در ساختمان حقانی برگزار کرد.
در این نشست که با محوریت موضوعی «تبیین نقش موزهها در حوزه علم و فناوری» برگزار شد صاحبنظرانی چون پروفسور یوسف ثبوتی، بنیانگذار دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان؛ مهندس سید محمد بهشتی، رئیس اسبق پژوهشگاه وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری؛ سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران و خانم دکتر فاطمه مهاجرانی، مشاور امور پژوهشی موزه ملی علوم و فناوری ایران حضور داشتند و سخنرانی کردند.
در ادامه چکیده سخنان را میخوانیم:
فاطمه مهاجرانی، مشاور امور پژوهشی موزه ملی علوم و فناوری ایران
در سالهای اخیر خود علم و فناوری موضوع موزهها شده است
با نگاهی به پیشینه موزه از قرن 17 یا 18، میبینیم که علم و فناوری همیشه به عنوان ابزاری در خدمت موزهداری بوده است.
در سالهای اخیر با دانشبنیان شدن اقتصادها و افزایش سهم علم در اقتصاد، شرکتهای فناور مانند اپل یا گوگل در رتبههای نخست ردهبندی شرکتهای پربازده و برند قرار گرفتهاند و این موضوع نشاندهنده حرکت اقتصاد به سمت دانشبنیان شدن است.
در کشور ما نیز معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری متولی شرکتهای دانشبنیان است و در این راستا گام برمیدارد. حال سؤال این است که ربط این موضوع به موزهها چیست؟ در یک طرف موزههای نسل اول قرار دارند که در عمر حدود۳۰۰ ساله، از آنها به عنوان مکانی برای نگهداری اشیاء استفاده میشد تا انسانها بتوانند از دور اشیا و آثار را ببینند. اما در موزههای نسل جدید، انسانها نحوه زندگی، تعامل، مؤثر بودن را یاد میگیرند و در این مسیر بالتبع علم و فناوری نقش بسزایی دارد.
نکته قابل تأمل در این موضوع خدمات متقابل موزهها و علم و فناوری به یکدیگر است. تا مدتی موزهها از علم و فناوری برای اثربخشی بهتر استفاده میکردند اما در سالهای اخیر خود علم و فناوری موضوع موزهها شده است و تعداد موزههای علم و فناوری در دنیا قابل توجه است.
پروفسور یوسف ثبوتی، بنیانگذار تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان
در رشد و ارتباط دانشگاه و فناوری با یکدیگر موفق نبودهایم
۱۵۰ سال است که میخواهیم علم و فناوری غرب را دریافت و استفاده کنیم و در نظر خود این احتمال را میدهیم میتوانیم در برابر این علم نظرات خودمان را داشته باشیم. اما به نظر من هنوز به حد مطلوب نرسیدهایم و علت آن این است که بیشتر هم و غم ما کپیسازی دانشگاه جدا از بستر آن در کشورهای غربی و خرید تکنولوژی با پول بود. اما در این بین هیچ ارتباطی بین دانشگاه و فناوری برقرار نشد و در رشد دانشگاه و فناوری با یکدیگر در داخل موفق نبودیم. همچنین نحوه استفاده و بهکارگیری آن در بخشهای مختلف مورد توجه قرار نگرفته است.
تحقیقات ما نشان میدهد اگر بخواهیم رمز و راز علوم جدید را یاد بگیریم بهتر است از کودکان پیش دبستانی و دبستانی و در صورتی که قادر باشیم از دانش آموزان دبیرستانی استفاده کنیم و یاد دادن و یاد گرفتن را به آنها آموزش دهیم.
با استناد به مستندات دانشمند بزرگ ایرانی، ابنهیثم، ما باید همیشه به دنبال حقیقت باشم و از افکار بیپایه و اساس بپرهیزیم. متأسفانه در قضاوتها تعصب زیادی وجود دارد در حالیکه باید هدفمان نقد بدون قصد و غرض باشد.
ساخت بنیاد ثبوتی در شهر زنجان باعث شده است که افرد در سنین مختلف در این بنیاد دورههای مربوطه را پشت سرمیگذارند و آموزش لازم در علوم مختلف را دریافت میکنند.
سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران
موزه علوم هویت، فرهنگ و دانایی ملی ما را به مخاطبان انتقال میدهد
روز جهانی موزهها، روز تذکر و یادآوری موضوعی است که به خاطر آن هدف روز خاصی تعریف شده است. سؤالی که مطرح است تفاوت بین علم، دانش و دانایی چیست؟ موزه ملی علوم و فناوری در قالب علم و تاریخ آن از دانایی سخن میگوید. خیلی از افراد توانایی خواندن و نوشتن و حتی دارای تحصیلات عالیه هستند اما به دانایی نرسیدهاند. در مقابل برخی اگرچه تحصیلات دانشگاهی ندارند دانایی لازم را در زمینههای مختلف همچون بنایی، ساختمان سازی و موارد مختلف کسب کردهاند. در واقع در موزه این هویت، فرهنگ و دانایی ملی ما به مخاطبان انتقال داده میشود.
موزهها براساس تعریف امروز مکان و نهادی هستند که بخشی از میراث فرهنگی، تاریخی، طبیعی و علم را در خود نگهداری و آن را ترویج میدهند. موزهها مروج علم هستند.
جایگاه موزه علم و فناوری در بسط و گسترش علم و فناوری نقشی بدیهی و آشکاری است و میتوان گفت که موزههای مختلف از جمله موزههای دانشگاهی، تاریخ علم و … همپوشانی در موضوع دارند. موزهها یک تعریف و شکل معین دارند و یک دایره تأثیرگذاری دارند. دایره تأثیر فراتر از یک روستا، شهر یا حتی کشور است و یک فضای ملی و فراملی برای خود تشکیل میدهد. مهمترین مخاطبان موزهها وزارت آموزش و پرورش است که امر تعلیم و تربیت را برعهده دارد و باید توجه داشته باشیم که این وزارتخانه باید از این موزهها برای انجام تکالیف خود بهرهمند شود.
پیوند بین گذشته و آینده باید در وزارت آموزش و پرورش انجام پذیرد و موزهها و اهمیت توجه به آنها به عنوان یک پل باید برنامه آموزشی کودکان توسط این وزارتخانه گنجانده شود.
ایکوم جهانی در سال 2024 محور و تلاش و شعار خود را به «آموزش و پژوهش» اختصاص داده است. امروزه تفکیک تعلیم بدون پژوهش امکانپذیر است و موزه به عنوان یک نهاد جامعه فرهنگی به این موضوع توجه دارد.
وقتی بحث از آموزش و پژهش میشود به لحاظ لغوی، موزههای علوم و دانشگاهی خود را بیشتر مرتبط میدانند و در واقع این رسالتی است که بر عهده موزه علم گذاشته شده است. این آموزش در واقع جنبههای مختلفی دارد و از جنس آموزش کلاسیک نیست. این آموزش به دنبال رهاسازی و اشتراک علم و تجربیات موزهها با یکدیگر است. اگر مفهومی آموزش داده نشود و ترویج داده نشود از بین میرود و موزه به عنوان مکان برای نگهداری اشیاء، ترویج و گسترش علم را به عنوان هدف خود تعریف کرده است.
موزهها به مثابه مادر دانایی هستند و در تلاشند تا مفاهیم، فرهنگ و آموزش را آرام آرام، بدون آسیب روحی و روانی و هویتی به فرزندان خود ارائه دهند و به جامعه کمک میکنند روی پیشینه خود گام بردارند.
سید محمد بهشتی، رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی
موزه علوم و فنون باید مرکز تولید قصههای حل معماهای زیستی کشور باشد
وقتی صحبت از علم میشود باید به دو وجه از علم یعنی «علم علی الاصول» و «علم علی الاواقع» توجه شود. برای مثال آب در دمای 100 درجه میجوشد این به مثابه «علم علی الاصول» است اما در بعضی شرایط اتمسفری این آب در دماهای پایین نیز میجوشد که مثالی از «علم علی الاواقع» است.
دانشمندان با «علم علی الاصول» و مردم عادی با «علم علی الاواقع» سرکار دارند. در مورد مخاطبان موزه علوم باید گفت که بیشتر آنها افراد عادی و غیر متخصص هستند و قاعدتاً با «علم علی الاواقع» سرکار دارند. حال سوال اینجاست آیا میتوان به عنوان مثال یک موزه علوم را از کشوری مثل ژاپن به ایران منتقل کرد؟ جواب بله است اما این موزه با علم علی الاواقع کشور ژاپن بنا شده است و کارایی لازم را در ایران نخواهد داشت.
علم و فناوری برای حل مشکلات و معماهای زیستی ابداع شدهاند و حال باید به این نکته توجه کرد نقطه افتراق مشکلات و معماهای زیستی ایران با جاهای دیگر چیست؟ ایران چند ویژگی خاص دارد. اولی ایران سرزمین مستعدی به لحاظ منابع و موانع زیستی به صورت بالقوه است. هنر زیستن در کشور مستعد این است که منابع و موانع زیستی از بالقوه به بالفعل تبدیل کردن است. اهلی کردن گیاهان، حیوانات، ابداع سفال از مصادیق تبدیل امور بالقوه به بالفعل و مختص کشور ایران است. ایران به عنوان محل تحقیق و توسعه جهان است.
دومین ویژگی ایران «بیقراری» آن است. یعنی تمام ایران در تمام مراتب وجودی خود اعم از طبیعت، مناسبات اجتماعی، مراتب معنایی و فرهنگی در معرض بحران بوده است. ایران حداقل 5 بار توسط بیگانگان اشغال کامل شده است اما تمدن ایران از بین نرفته است. هنر زیستن در ایران هنر قرار در بیقراری است.
چرا امروز ما نمیتوانیم درک کنیم که چگونه با موانع زیستی کشور خود کنار بیاییم؟ دلیل آن نبود موزههای علوم در کشور است و این موزهها نبودند تا به مردم بگویند شما هنر زیستن در سرزمینی را دارید که سرشار از مخاطرات زیستی است. موزه علوم و فناوری در ایران اگر به علم علیالاواقع نپردازد بدون رودربایستی باید گفت یک موزه اوتیسمی است. موزه علوم و فنون باید مرکز تولید قصههای حل معماهای زیستی کشور باشد.
تقدیر از موزه ملی علوم و فناوری توسط ایکوم ایران
سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران در پایان نشست با اهدای لوح سپاس از موزه ملی علوم و فناوری ایران و مدیریت آن به دلیل همیاری و فعالیت ارزشمند موزه علوم در راستای پیشبرد اهداف ایکوم ایران در سالهای گذشته تقدیر کرد.
دیدگاهتان را بنویسید